برخیز سحر ناله و آهی میکن
استغفاری ز هر گناهی میکن
تا نیست نگردی، رهِ هستت ندهند
این مرتبه با همتِ پستت ندهند
حاجی به طواف کعبه اندر تک و پوست
وَز سعی و طواف هرچه کردهست، نکوست
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
نور فلک از جبین تابندۀ اوست
سرداریِ کائنات زیبندۀ اوست
ای امیر مُلک شأن و شوکت و عزم و شهامت
تا قیامت همّت مردانه خیزد از قیامت
الهی الهی، به حقّ پیمبر
الهی الهی، به ساقی کوثر
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين