«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
فرو میخورد بغض در گلو را
عقب میزد پَرِ هر چه پتو را
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين