بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين