تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
حملههای موج دیدم، لشکرت آمد به یادم
کشتی صدپاره دیدم، پیکرت آمد به یادم
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين