تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
ای خداوندی که از لطف تو جاه آوردهام
زآنچه بودستم گرفته بارگاه آوردهام...
ابر تیره روی ماه آسمانم را گرفت
کربلا از من عموی مهربانم را گرفت
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم