غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم