تماشا کن تکان شانهها را
حکایت کن غم پروانهها را
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
آوای نسیم و باد و باران
آهنگ قشنگ آبشاران
کاش تا لحظۀ مردن به دلم غم باشد
محفل اشک برای تو فراهم باشد
بیا که شیشه قسم میدهد به عهد کهن
که توبه بشکن، اینبار هم به گردن من
آن سوی حصار را ببینیم ای کاش
آن باغ بهار را ببینیم ای کاش
در سینه اگرچه التهابی داری
برخیز برو! که بخت نابی داری