این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
نوربخش يقين و تلقين اوست
هم جهانبان و هم جهانبين اوست
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
دل اگر تنگ و جان اگر خستهست
گاه گاهی اگر پریشانیم
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی