با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
نوربخش يقين و تلقين اوست
هم جهانبان و هم جهانبين اوست
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما
ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توأم راهنمایی