تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس