زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد
در مأذنه گلبانگ اذان پیدا شد
آثار بهار بیخزان پیدا شد
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس