سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
سر نهادیم به سودای کسی کاین سر از اوست
نه همین سر که تن و جان و جهان یکسر از اوست...
فرخنده پیکریست که سر در هوای توست
فرخندهتر سریست که بر خاک پای توست
گر بسوزیم به آتش همه گویند سزاست
در خور جورم و از فضل توام چشم عطاست
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس