شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
کربلای عمر هرکس بیگمان خواهد رسید
روز عاشورای ما هم یک زمان خواهد رسید
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما