ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
آواز حزین باد، پیغمبر کیست؟
خورشید، چنین سرخ، روایتگر کیست؟
بودهست پذیرای غمت آغوشم
از نام تو سرشار، لبالب، گوشم
دریاب من، این خستۀ بیحاصل را
این از بد و خوب خویشتن غافل را
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر