سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
شهد حکمت ریزد از لعل سخندان، بیشتر
ابر نیسان میدمد بر دشت، باران، بیشتر
کو یک نفر که یاد دلِ خستگان کند؟
یا لا اقل حکایت ما را بیان کند...
خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد
اول قدم آن است جگر داشته باشد...
فرو میخورد بغض در گلو را
عقب میزد پَرِ هر چه پتو را
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم