با علمت اگر عمل برابر گردد
کام دو جهان تو را میسر گردد
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
فرو میخورد بغض در گلو را
عقب میزد پَرِ هر چه پتو را
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم