الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
هستی ندیده است به خود ماتم اینچنین
کی سایهای شد از سر عالم کم اینچنین؟
برای لحظۀ موعود بیقرار نبودم
چنانکه باید و شاید در انتظار نبودم
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟