ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود