میشود دست دعای تو به باران نرسد؟!
یا بتابی به تن پنجرهای جان نرسد؟!
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود