روز تشییع پیکر پاکش
همه جا غرق در تلاطم بود
در قاب عکست میتواند جان بگیرد
این عشق پابرجاست تا تاوان بگیرد
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
آرامش موّاج دریا چشمهایش
دور از تعلقهای دنیا چشمهایش
گردباد است که سنجیده جلو میآید
به پراکندن جمع من و تو میآید