وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
سلام خاک رسولان! سلام ارض فلسطین!
چقدر زخم به تن داری ای ستارۀ خونین
گفتند به من که از سفر میآیی
من منتظرم، بگو اگر میآیی
هرچند که رفتن تو غم داشت، عزیز!
در سینۀ تو عشق، حرم داشت عزیز
کوچههامان پر از سیاهی بود
شهر را از عزا درآوردند
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد
حی علی الفلاح که گل کرده بعثتش
باید نماز بست نمازی به قامتش