زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود
از لحظههای آخرت چیزی نمیگویم
از پیکرت از پیکرت چیزی نمیگویم
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
تاریخ عاشورا به خون تحریر خواهد شد
فردا قلمها تیغۀ شمشیر خواهد شد
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد
در مأذنه گلبانگ اذان پیدا شد
آثار بهار بیخزان پیدا شد
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت