تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
سوختی پیشتر از آن که به پایان برسی
نه به پایان، که به خورشیدِ درخشان برسی
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش