حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشتهای!
سرو سبزم از چه رو خونین کفن برگشتهای؟
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
برداشت به امیّد تو ساک سفرش را
ناگفتهترین خاطرۀ دور و برش را
اگرچه در شب دلتنگی من صبح آهی نیست
ولی تا کوچههای شرقی «العفو» راهی نیست
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم
ما دامن خار و خس نخواهیم گرفت
پاداش عمل ز کس نخواهیم گرفت