تو را کشتند آنها که کلامت را نفهمیدند
خودت سیرابشان کردی مرامت را نفهمیدند
تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
ندیدم چون محبتهای مادر
فدای شأن بیهمتای مادر
معشوق علیاکبری میطلبد
گاهی بدن و گاه سری میطلبد