جان داد که در امان ببیند ما را
خالی کند از یزیدیان دنیا را
حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد
در حجم قنوتها دعا تعطیل است
یاد از تو - غریب آشنا! - تعطیل است
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت