ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا