سحر در حسرت دیدار تو چون ماه خواهد رفت
غروب جمعهای در ازدحام آه خواهد رفت
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
خبر پیچید تا کامل کند دیگر خبرها را
خبر داغ است و در آتش میاندازد جگرها را
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من