چون گنج، نهان کن غم پنهانی خویش
منما به کسی بی سر و سامانی خویش
شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
از «الف» اول امام از بعد پیغمبر علیست
آمر امر الهی شاه دینپرور علیست
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
این شنیدم که چو آید به فغان طفل یتیم
افتد از نالۀ او زلزله بر عرش عظیم
عمریست که دمبهدم علی میگویم
در حال نشاط و غم علی میگویم