رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم