غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
نگاهم در نگاه شب، طنینانداز غوغاییست
کمی آنسوتر از شبگریههایم صبح فرداییست
ببین که بیتو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره راه، مسیرم
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
خبر پیچید تا کامل کند دیگر خبرها را
خبر داغ است و در آتش میاندازد جگرها را