شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
ای خداوندی که از لطف تو جاه آوردهام
زآنچه بودستم گرفته بارگاه آوردهام...
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست