سلام روح بلندِ گذشته از کم دنیا!
تو ای مسافر بدرود گفته با غم دنیا
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
هر دم از دامن ره، نوسفری میآمد
ولی این بار دگرگون خبری میآمد
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست