هنوز داشت نفس میکشید؛ دیر نبود
مگر که جرعۀ آبی در آن کویر نبود
چگونه وصف کنم شاعرانه کیست علی؟
شبیه نیست به غیر از خودش؛ علیست علی
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
بشکستهدلی، شکسته میخواند نماز
در سلسله، دستبسته میخواند نماز
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست