یک روز شبیه ابرها گریانم
یک روز چنان شکوفهها خندانم
وقت وداع فصل بهاران بگو حسین
در لحظههای بارش باران بگو حسین
شَمَمتُ ریحَکَ مِن مرقدِک، فَجَنَّ مشامی
به کاظمین رسیدم برای عرض سلامی
به رغم سیلی امواج، صخرهوار بایست
در این مقابله چون کوه استوار بایست!
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو