غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
در محضر عشق امتحان میدادی
گویی که به خاک، آسمان میدادی
یا ازلیَّ الظُّهور، یا ابدیَّ الخفا
نورُک فوقَ النَّظر، حُسنُک فوقَ الثنا
ما طائر قدسیم، نوا را نشناسیم
مرغ ملکوتیم، هوا را نشناسیم
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود