الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
حتی اگر که تیغ ببارد، در بیعت امام حسینیم
ما جرأت زهیر و حبیبیم، ما غیرت امام حسینیم
به سویت آمدهام جذبهای نهان با من
چه کردهای مگر ای شور ناگهان! با من؟
«پدر» چه درد مگویی! «پدر» چه آه بلندی!
نمیشود که پدر باشی و همیشه بخندی
شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
یا ازلیَّ الظُّهور، یا ابدیَّ الخفا
نورُک فوقَ النَّظر، حُسنُک فوقَ الثنا
ما طائر قدسیم، نوا را نشناسیم
مرغ ملکوتیم، هوا را نشناسیم
النّمِر باقر النّمِر برخیز
باز هم خطبۀ جهاد بخوان
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...