الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
آنچه در سوگ تو اى پاکتر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه چه غمناک گذشت
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...