امشب ز غم تو آسمان بیماه است
چشم و دل ما قرین اشک و آه است
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
سرت بر نیزه خواهد رفت در اوج پریشانی
عروجت را گواهی میدهد این سِیْر عرفانی