باز جاریست خیابان به خیابان این شور
همقدم باز رسیدیم به میدان حضور
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
آفتابی شدی و چشمانت
آسمان آسمان درخشیدند
در خودم مانده بودم و ناگاه
تا به خود آمدم مُحرّم شد
در خاک دلی تپنده باقی ماندهست
یک غنچۀ غرق خنده باقی ماندهست
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
ای هلالی که تماشای رخت دلخواه است
هله ای ماه! خدای من و تو الله است
آمدی و دل ما بردی و رفتی ای ماه!
با تو خوش بود سحرهای «بِکَ یا الله»
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
یک ماه جرعه جرعه تو را یاد کردهایم
دل را به اشتیاق تو آباد کردهایم
رسید جمعهٔ آخر سلام قدس شریف
سلام قبلهٔ صبر و قیام، قدس شریف