زینب اگر نبود حدیث وفا نبود
با رمز و راز عشق کسی آشنا نبود
میشود دست دعای تو به باران نرسد؟!
یا بتابی به تن پنجرهای جان نرسد؟!
بهجز رحمت پیمبر از دری دیگر نمیآمد
ولو نجرانیان را تا ابد باور نمیآمد
حق روز ازل کل نِعَم را به علی داد
بین حکما حُکمِ حَکَم را به علی داد
تقسیم کن یک بار دیگر آنچه داری را
در سجدۀ خود شور این آیینهکاری را
در مأذنه گلبانگ اذان پیدا شد
آثار بهار بیخزان پیدا شد
دشتی پر از شقایق پرپر هنوز هست
فرق دو نیم گشتۀ حیدر هنوز هست
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
هرچند درک ناقص تاریخ کافی نیست
در اینکه حق با توست اما اختلافی نیست
باید که گناه را فراموش کنیم
قدری به سکوت قبرها گوش کنیم
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم