نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
یک پرده در سکوت شکستم، صدا شدم
رفتم دعای ندبه بخوانم، دعا شدم
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است