پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
روز، روز نیزه و شمشیر بود
ظهر داغ خون و تیغ و تیر بود
این جاده که بیعبور باقی مانده
راهیست که سمت نور باقی مانده
یک دفتر خون، شهادتین آوردند
از خندق و خیبر و حنین آوردند
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد