ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام