سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
وقتی در خانۀ علی میلرزد
دنیا به بهانۀ علی میلرزد
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام
چشمهها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر
باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو