از شبنم اشک گونههامان تر بود
تشییع جنازۀ گلی پرپر بود
ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
عمری به اسارت تو بودم ای مرگ
لرزان ز اشارت تو بودم ای مرگ
تو مثل کوی بنبستی، دل من!
تهیدستی، تهیدستی، دل من!
دستهگلها دستهدسته میروند از یادها
گریه كن، ای آسمان! در مرگ توفانزادها
آشفته كن ای غم، دل طوفانی ما را
انكار كن ای كفر، مسلمانی ما را
شب است و سکوت است و ماه است و من
فغان و غم و اشک و آه است و من
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
گل اشکم شبی وا میشد ای کاش
همه دردم مداوا میشد ای کاش
سالی گذشت و باغ دلم برگ و بر نداشت
من ماندم و شبی که هوای سحر نداشت
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو
آه میکشم تو را با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار