خوشا آنان که چرخیدند در خون
خدا را ناگهان دیدند در خون
لحظهاى در خود فنا شو تا بقا پيدا كنى
از منيّتها جدا شو تا منا پيدا كنى
اگر خواهی ای دل ببینی خدا را
نظر کن تو آیینۀ حقنما را
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
بهنام او که دل را چارهساز است
به تسبیحش زمین، مُهر نماز است
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما