نسل حماسه، وارثان کربلا هستیم
نسلی که میگویند پایان یافت، ما هستیم
سبز همچون سرو حتی در زمستان ایستادم
کوهم و محکم میان باد و طوفان ایستادم
دوباره زلف تو افتاد دست شانۀ من
طنین نام تو شد شعر عاشقانۀ من
وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
شهید کن... که شهادت حیات مردان است
ولی برای شما مرگ، خط پایان است
نشان در بینشانیهاست، پس عاشق نشان دارد
شهید عشق هر کس شد مکانی لامکان دارد
این آفتاب مشرقی بیکسوف را
ای ماه! سجده آر و بسوزان خسوف را
کی صبر چشمان صبورت سر میآید؟
کی از پس لبخندت این غم برمیآید؟
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما