کلامش سنگها را نرم میکرد
دلِ افسردگان را گرم میکرد
خورشید، گرمِ دلبری از روی نیزهها
لبخند میزند سَری از روی نیزهها
ای مشعل دانش از تو روشن
وی باغ صداقت از تو گلشن
شروع نامهام نامی کریم است
که بسمالله الرحمن الرحیم است
قیامت غم تو کمتر از قیامت نیست
در این بلا، منِ غمدیده را سلامت نیست