اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
ای مشعل دانش از تو روشن
وی باغ صداقت از تو گلشن
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
ازل برای ابد ملک لایزالش بود
چه فرق میکند آخر، که چند سالش بود